چقدر از پستهای مدیریتی ایران در دست زنان است؟
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۵۰۰۹۹
بالا رفتن سطح تحصیلات و ورود زنان به بازار کار، طبعا افزایش مشارکت زنان در عرصههای مختلف اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی را درپی دارد. توسعه هیچ کشوری جز با حضور و نقش آفرینی زنان در این عرصهها میسر نخواهد شد.
به گزارش ایسنا، نورنیوز نوشت: سال ۱۳۹۶، مقرر شد که ۳۰ درصد پستهای مدیریتی کشور تا پایان برنامه ششم توسعه در اختیار زنان قرار گیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بالا رفتن سطح تحصیلات و ورود زنان به بازار کار، طبعا افزایش مشارکت زنان در عرصههای مختلف اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی را درپی دارد. توسعه هیچ کشوری جز با حضور و نقش آفرینی زنان در این عرصهها میسر نخواهد شد. در حال حاضر زنان ایران جایگاه ویژهای در عرصه تحصیلات عالی دارند بطوری که بر اساس گزارشی با عنوان «حضور بانوان ایرانی در عرصه آموزش عالی کشور طی ۴ دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی» که توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تهیه شده، سهم پذیرش زنان در تمامی مقاطع تحصیلی آموزش عالی به بیش از ۶۰ درصد داوطلبان افزایش داشته و سالانه بیش از ۴۵۰۰ نفر از زنان به مقطع تحصیلی دکترای تخصصی راه مییابند. معنای قهری این جهش تحصیلی، ورود مؤثر زنان به صحنه تحولات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی است. اما به رغم این موقعیت ممتاز، هنوز سهم زنان ایران از میدان مدیریت در حوزههای گوناگون به جایگاه مناسب خود نرسیده و گرچه در سالهای اخیر پیشرفتهایی در این زمینه صورت گرفته اما همچنان چالشهایی برای حضور زنان در موقعیتهای مدیریتی وجود دارد.
۳۰ درصد یا ۵۰ درصد؟
بر اساس مصوبه شورای عالی اداری در سال ۹۶، مقرر شد که ۳۰ درصد پستهای مدیریتی کشور تا پایان برنامه ششم توسعه در اختیار زنان قرار گیرد. بر اساس دادههای موجود از نیمه نخست سال ۱۳۹۸ تا پایان شهریور ۱۴۰۱، نرخ مدیریت زنان به حدود ۲۶ درصد رسید. با توجه به تمدید برنامه ششم توسعه تا پایان سال ۱۴۰۲، طبیعتا باید انتظار داشت در حال حاضر که چیزی کمتر از سه ماه تا پایان سال باقی مانده، زنان به جایگاه ۳۰ درصدی مدیریتی در کشور دست یافته باشند اما طبق اعلام انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور، در حال حاضر ۲۵ درصد از مدیران کشور، زن هستند. خزعلی البته معتقد است که سهم مدیریتی زنان باید به ۵۰ درصد برسد. او از ادارات و دستگاههای اجرایی خواسته تا بهکارگیری زنان در پستهای مدیریتی را به صورت جدی عملیاتی کنند.
در اختیار داشتن نیمی از پستهای مدیریتی کشور از سوی زنان چندان هم بیراه به نظر نمیرسد اگر شایسته سالاری مبنای انتخاب مدیران باشد. به عبارت دیگر این عدد میتواند پیشفرضی در نظر گرفته شود برای آن که بپذیریم زنان با دارا بودن نیمی از جمعیت کشور دارای حقی یکسان در پستهای مدیریتی هستند و مبنای انتخاب نیز نه جنسیت، بلکه تنها شایستگی است. البته ذکر این نکته نیز خالی از فایده نیست که رویکرد شایسته سالاری به خودی خود با رویکرد کمّی سازگار نیست اما چیزی که تعیین رقم و عدد را توجیه میکند تعداد رو به ازدیاد زنان تحصیل کرده است.
سقف شیشهای برای زنان
در پاسخ به این که چه عواملی سبب میشود زنان نتوانند آنچنان که باید و شاید جایگاه خود را در پستهای مدیریتی به دست آورند، پژوهشهای فراوانی انجام شده است. این مسأله البته تنها مختص ایران نیست و بسیاری از زنان کشورهای مختلف همچنان در رسیدن به جایگاههای مدیریتی با چالشهای فراوانی مواجه هستند. در این زمینه اصطلاحی با عنوان «سقف شیشهای» (glass ceiling) ابداع شده که استعارهای است برای توصیف موانع نامرئی بر سر راه ارتقا و پیشرفت زنان. این موانع، مجموعهای از نگرشها و تعصبات منفی اند که مانع از آن میشوند زنان از سطحی معین در سلسله مراتب سازمانی بالاتر روند. این اصطلاح،اولین بار در سال ۱۹۸۶ -۱۹۸۷ در نشریه وال استریت ژورنال به کار رفت.
سقف شیشهای بیانگر ناکامی زنان در دستیابی به سطوح بالای شغلی و مدیریتی است. در واقع آنها به پستهای عالی در سازمان نزدیک میشوند اما به ندرت آن را به دست میآورند و این سرخوردگی سبب میشود که تصور کنند یک سقف شیشهای که نمادی از موانع تبعیضآمیز است، در راه تلاش آنها برای دستیابی به سطوح عالی مدیریتی در سازمانها وجود دارد.
علاوه بر تبعیضاتی که در راستای رسیدن زنان به پستهای مدیریتی وجود دارد، باورهای نادرست در این زمینه نیز سدی برای دستیابی زنان به جایگاهی که شایسته آن هستند شمرده میشود. این باورها عمدتا ریشه فرهنگی و اجتماعی دارند و بر اساس آن گروههایی از مردم عقیده دارند که مردان، مدیران بهتر و قابل اعتمادتری اند. اما جالب است بدانید طبق یک نظرسنجی که توسط موسسه گالوپ انجام شده، مدیران زن ۴۱ درصد بیشتر از مدیران مرد کار میکنند و در هر سن و سال و صرف نظر از اینکه فرزندی در خانه داشته باشند یا نه، فعالتر هستند.
در همین زمینه بر اساس نتایج پژوهشی با عنوان «موانع خروج از مسیر ترقی مدیریت برای زنان در سازمانهای دولتی ایران بر اساس الگوی ذهنی مدیران زن موفق» که در نشریه مطالعات راهبردی زنان در پاییز ۱۳۹۹ منتشر شده، زنان موفق در سازمانهای دولتی ایران، علاوه بر حفظ روحیه زنانه و لطیف خویش، فرزندآوری و مسئولیت تربیت فرزند را مانع رشد و ترقی خود نمیدانند. در مقابل با تقویت روحیه استقلال و کمال طلبی، رشد حرفهای و یادگیری را تقویت کرده و مسیر حرفهای خود را راهبری میکنند.
آمارهای جهانی چه میگویند؟
بر اساس پژوهشی که درباره سهم زنان در پستهای مدیریتی در سراسر جهان در سال ۲۰۲۱ انجام و نتایج آن در فوریه ۲۰۲۳ در پلتفرم جهانی استاتیستا Statista منتشر شد، در میان کشورهای جهان اردن بالاترین سهم زنان را در پستهای مدیریتی در سال ۲۰۲۱ داشته است. نرخ مدیریت زنان در آن کشور ۵۷ درصد عنوان شده است. سنت لوسیا و فیلیپین نیز با نرخ ۵۰ درصدی مدیران زن پس از اردن قرار دارند. بر همین اساس پاکستان با چیزی کمتر از ۶ درصد، دارای کمترین نرخ مدیریت زنان شناخته شده و جالب است که کشورهای ژاپن و تیمور شرقی با ۱۳ درصد میزان مدیریت زنان در اواخر این جدول قرار داشتهاند. این پژوهش نرخ مشارکت زنان در پستهای مدیریتی ترکیه را ۱۹ و عراق را ۱۵ درصد عنوان کرده است. همچنین عربستان سعودی با حدود ۱۶ درصد نرخ مدیریت زنان در این پژوهش معرفی شده و سهم مدیریت زنان در قطر نیز نزدیک ۱۴ درصد است.
درباره ترکیه میتوان به آمار داخلی این کشور نیز اشاره کرد که براساس دادههای شاخصهای توسعه پایدار مرکز آمار ترکیه، نسبت زنان در سمتهای مدیریتی از ۱۴.۴ درصد در سال ۲۰۱۲ با افزایش ۱.۹ درصدی به ۱۶.۳ درصد در سال ۲۰۱۸ رسیده است. با توجه به این که پژوهش جهانی در سال ۲۰۲۱ انجام شده و در آن آمار مدیریت زنان در ترکیه ۱۹ درصد عنوان شده، میتوان نتیجه گرفت که ترکیه شاهد رشد مدیریت زنان بوده است.
گرچه جایگاه مدیریت زنان در ایران در این پژوهش جهانی مشخص نشده اما اگر بر اساس دادههای رسمی داخلی، سهم مشارکت زنان در پستهای مدیریتی را همان ۲۵ درصد اعلام شده بدانیم، میتوان نتیجه گرفت که ایران به لحاظ حضور زنان در پستهای مدیریتی دارای جایگاهی بالاتر از کشورهای منطقه قرار دارد. با این حال تنها مقایسه با کشورهای منطقه نباید منجر به این شود که به این جایگاه بسنده کنیم و همانگونه که بر مشارکت ۵۰ درصدی زنان در حوزه مدیریت تأکید شده، تنها با تکیه بر شایسته سالاری میتوان در این زمینه حرکت کرد. مقام معظم رهبری نیز در همین زمینه در دیدار جمعی از بانوان در آستانه ولادت حضرت زهرا(س) با اشاره به وجود سؤالهایی درباره حضور زنان در مشاغل گوناگون و مدیریتهای اجتماعی و دولتی، تأکید کردند که در این عرصه، مسأله جنسیت مطرح نیست و هیچ محدودیتی برای حضور زنان وجود ندارد.
رهبر انقلاب شایسته سالاری را تنها ملاک واگذاری مسئولیتهای اجتماعی و سیاسی به زنان و مردان دانستند و گفتند که حتی در جایی مانند وزارت یا نمایندگی مجلس اگر بانوی مجرب و کارآمد بهتر و شایستهتری وجود دارد، از نظر اسلام هیچ محدودیتی برای تصدی او وجود ندارد. بی شک این اعلام نظر میتواند افقهای جدیدی برای نقش آفرینی زنان ایرانی در موقعیتهای مدیریتی باز کند. به این ترتیب باید منتظر بود که زنان تحصیلکرده و هوشمند و توانمند ایران، "سقف شیشه ای" را بشکافند و طرحی نو دراندازند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: انفجار تروریستی در کرمان رژیم صهیونیستی چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۵۰۰۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تنش مدیریتی: جنگ روانی دشمنان بارسا یا واقعیت
به گزارش "ورزش سه"، در فصل جاری گزارشهای متعددی درباره تنش در رابطه ژاوی و دکو، سرمربی و مدیر ورزشی بارسلونا، منتشر شده است. روزنامه موندو دپورتیوو امروز به این شایعات پاسخ داد و گفت واقعیت درست برعکس این ادعاها است. موندو میگوید مطرح شدن این شایعات جنگ روانی علیه بارسا است.
شایعات درباره رابطه سرد و حتی گاه پرتنش ژاوی و دکو از همان اولین روزی که ستاره سابق پرتغالی بارسا به عنوان مدیر ورزشی به بلوگرانا برگشت مطرح شد.
واقعیت این است که ژاوی و دکو زمانی که هر دو بازیکن بارسا بودند رابطه خوبی نداشتند و موندو دپورتیوو هم این را تایید میکند. به همین خاطر بود که از زمان قبول مسئولیت دکو، خیلیها انتظار داشتند با توجه به سابقه این دو شاهد تنش در رابطهشان باشیم.
ولی موندو دپورتیوو به نقل از نزدیکان ژاوی این شایعات را اساسا تکذیب کرد و گفت درست برعکس این ادعاها رابطه ژاوی و دکو در فصل جاری عالی و نزدیک بوده است.
این روزنامه چاپ کاتولونیا خاطرنشان کرد این تکذیب ادعاها به معنای آن نیست که دکو هیچ اختلاف نظری با ژاوی ندارد ولی او میداند که حفظ آرامش بارسا نیازمند وجود رابطهای سالم بین مدیر ورزشی و سرمربی است.
گفته میشد که بر خلاف خوان لاپورتا و معاونش رافا یوسته که خواهان ماندگار شدن ژاوی بودند دکو میخواست ژاوی از بارسا برود. موندو دپورتیوو میگوید در روز آخر مذاکرات بین ژاوی و مدیران، قبل از آنکه ژاوی صحبتهای نهایی را با لاپورتا انجام بدهد بین او و دکو جلسهای برگزار شد و مدیر ورزشی بارسا به ژاوی گفت با تصمیم او برای ماندن در تیم موافق است. موندو میگوید تلاش برای نشان دادن رابطه پرتنش بین ژاوی و دکو، جنگ روانی دشمنان بارسا است و جایی در واقعیت ندارد.